عوامل موثر در مكان يابي ايستگاههاي آتش نشاني
۱- ملاحظات ژئوتكنيكي
از انجا كه مراكز آتش شناني با آئين نامه طرح ساختمانها در برابر زلزله (استاندارد ملي ايران شماره2800) جزو گروه ساختمانهاي با اهميت زياد قرار ميگيرد،در انتخاب زمين محل احداث اين مراكزلازم است امكانات ساخت و شرايط لازم براي احداث بنا با استفاده از مطالعات ميداني وآزمايشگاهي ويژه ومطابق با شرايط مذكور در آئين نامه فوق بررسي گردد.
۲-دسترسي
۲-۱محل ايستگاههاي آتش نشاني براي سهولت ورود به جريان ترافيكي، ضرورياست در كنار يا موازي با شبكه معابر شرياني اصلي (درجه 1 و 2) تعيين گردد.
۲-۲براي دسترسي بهتر به حوزه خدماتي از مكانيابي ايستگاهها در كنار ياموازي،ونيز محلي پرهيز گردد .زيرا ناپيوستگي خيابانهاي محلي ودسترسي محدود خيابانهاي يكطرفهامكان اسقرار و حوزه خدماتي ايستگاهها را تقليل ميدهد وليكن چنانچه استقرار ايستگاهها دركنارمعابر محله اي اجتنابناپذير باشد بگونهاي اين مكانيابي انجام پذيرد كه امكان ارتباط مستقيم بهيك مسير اصلي (شبكه درجه 1 يا 2) وجود داشته باشد.
۲-۳براي سهولت ورود به جريان ترافيكي از مكانيابي ايستگاهها در مكانهاي نزديك بهتقاطعها پرهيز كردد تا به هنگام ايجاد ترافيك در پشت چراغ قرمز، مانعي از حيث خروج ماشينآلات آتش نشاني از ايستگاه وجود نداشته باشد. رعايت حداقل فاصله 60 متر از اولين چهار راهضروري است .
۲-۴ضروري است درمكانيابي ايستگاهها، از انتخاب مكانهاي پرت و نامناسب(شيبهاي نامناسب،پستي و بلندي نامناسب،وضعيت غير طبيعي آبهاي سطحي) ومكانهايحاشيهاي شهر اجتناب گردد.
۲-۵ در مكانيابي بايد دقت شود كه محل انتخاب از كمترين موانع دسترسيهاي موجودو آتي كه مدت لازم براي رسيدن به محل حادثه را طولاني ميكنند، برخوردار باشد .مهمترين اينموانع عبارتند از رودخانهها ،كانالها وساير راههاي آبي كه در اين صورت لازم است بر روي آنها پل بهاندازه كافي وجود داشته باشد .تقاطع خط راه آهن، پلهاي متحرك، فضاهاي باز بسيار وسيع مانندزمينها و استاديومهاي بزرگ ورزشي و پاركهاي وسيع شهري، تپههاي شيب دار و درهها از ديگرموانع هستند .
۲-۶در مكانيابي ايستگاههاي آتش نشاني و خصوصاً ايستگاههاي متوسط و بزرگضروري است امكان دسترسي به بيش از يك خيابان مد نظر قرار گيرد و ايستگاه داراي دسترسي بهدو يا چند شبكه خيابان باشد.
۲-۷در شهرهاي كوچك بهتر است ايستگاه آتش نشاني نزديك ساختمان شهرداري ودر مركز شهر مكانيابي گردد.
۲-۸ در مكانيابي و استقرار ايستگاههاي آتش نشاني علاوه بر در دسترس بودنشبكههاي معابر شرباني، ضروري است دسترسي به شبكههاي آب،برق، تلفن، سرويسهاي حملونقل و استفاده از وسايل ارتباط جمعي نيز فراهم شود.
۳-شعاع عملكرد مفيد
۳-۱ضروري است در مكانيابي ايستگاههاي جديد، مطالعه كافي در مورد ايستگاههايموجود و تعيين شعاع عملكرد مفيد آنها صورت پذيرد و برنامه ريزي با آگاهي از حوزه خدماتي وشعاع عملكرد ايستگاههاي موجود صورت گيرد.
۳-۲فاصله ميان ايستگاههاي آتش نشاني بسته به تراكم جمعيت و كاربري زمين به طورقابل ملاحظهاي تفاوت ميكند و شعاع خدماتي و عملكرد مفيدايستگاهها نيز با يكديگر فرق داردلذا در مكانيابي ايستگاهها اصل «حداكثر دسترسي» و «حداقل زمان» يعني فاصله زماني 3 تا 5 دقيقه(زمان بين شروع آتش سوزي تا شروع عمليات آتش نشاني) عامل تعيين كننده ميباشد زيرا بر اساسمنحني استاندارد زمان - درجه حرارت،چنانچه در 5 دقيقه اول وقوع آتش سوزي نتوان در محلحادثه حضور يافت و به خاموش كردن آن اقدام نمود آتش از كنترل خارج ميگردد و پيامدهايناگواري درپي خواهد داشت لذاتوزيع ايستگاههاي آتش نشاني در كل شهر بااحتساب مقدار زمانواكنش مناسب، طراحي ميشود.
۳-۳در مناطق ويژه با آمار آتش سوزي بالا و مكانهاي ويژه با مشكلات خاص نظيرصنايع شيمائي ،محوطه انبارها،بازارها،مجتمعهاي تجاري ،مراكز اقتصادي شهرهاو... ضرورياست براي مكانيابي استقرار ايستگاهها شعاع عملكردي برابر 6/1 كيلومتر منظور گردد.
۳-۴مكان ايستگاهها در هر ناحيه و منطقه شهري بايد نزديك مركز جغرافياي آن ناحيه يامنطقه و در كنار يك خيابان اصلي بادسترسي مناسب به همه قسمتهاي ناحيه يا منطقه باشد.
۳-۵با توجه به ضرورت دسترسي به محل آتش سوزي، در كمترين زمان ممكن،منطقهعملكردي و استحفاظي هر ايستگاه حداكثر ميبايست در شعاع 2 كيلومتري درنظر گرفته شود.
۳-۶در شهرهايي كه شكل خطي دارند ضروري است مكانيابي ايستگاهها در راستايمحور طولي(خطي) شهر درفواصل حداكثر 4 كيلومتري مد نظر قرار گيرد.
۳-۷شعاع نهايي عملكرد هر ايستگاه كوچك 2 كيلومتر، ايستگاه متوسط 4 كيلومتر وايستگاه بزرگ 8 كيلومتر ميباشد. شعاع عملكردي ايستگاههاي متوسط و بزرگ صرفاً براي پشتيبانيايستگاههاي رده پائي پايينتر قسمت پوشش، در مهار آتش سوزيهاي وسيع خواهد بود و شعاععملكرد مفيد هر ايستگاه با توجه به سرعت متوسط 40 كيلومتر در ساعت حداكثر 2 كيلومتر خواهدبود.
۳-۸به لحاظ وجود نظم منطقي در توزيع ايستگاههاي كوچك (در سطح ناحيه شهري)،ايستگاههاي متوسط (در سطح منطقه شهري)و ايستگاههاي بزرگ (در سطح حوزه شهري) درشهرها، ضروري است مكان يابي ايستگاههاي متوسط و بزرگ با توجه به نحوه توزيع ايستگاههايكوچك و رده پايينتر ودر محدوده مركز جغرافيايي ايستگاههاي رده پايينتر صورت گيرد.
۴- جمعيت
۴-۱درمناطقي از شهر كه تراكم جمعيت آن زياد است قطعاً احتمال وقوع حريق بيش ازمناطقي است كه تراكم جمعيت آنها كم است بنابراين در مكان يابي ايستگاههاي آتش نشاني عاملجمعيت و ميزان تراكم آن بايد مد نظر قرار گيرد.
۴-۲براي شهرهاي با جمعيت كمتر از 50 هزار نفر، پيش بيني حداقل يك مكان ايستگاهبراي استقرار يك ايستگاه كوچك آتش نشاني به وسعت 1500 مترمربع ضروري است .
۴-۳در شهرهاي با جمعيت بيش از 50 هزار نفر ، پيش بيني حداقل دو مكان براياستقرار ايستگاه آتش نشاني، هر يك به وسعت 1500 متر مربع ضروري است .
۴-۴در شهرهاي با جمعيت بيش از 100 هزار نفر تا 250 هزار نفر، پيش بيني حداقليك مكان براي استقرار يك ايستگاه متوسط به وسعت 3000 متر مربع و به ازاء هر 50 هزار نفرجمعيت اضافي، پيش بيني يك ايستگاه كوچك به وسعت 1500 متر مربع ضروري است .
۴-۵در شهرهاي با جمعيت بيش از 100 هزار نفر تا 250 هزار نفر، پيش بيني حداقليك مكان براي استقرار يك ايستگاه متوسط به وسعت 3000 متر مربع و به ازاء هر 50 هزار نفرجمعيت اضافي، پيش بيني يك ايستگاه كوچك به وسعت 1500 متر مربع ضروري است .
۴-۶در شهرهاي با جمعيت بيش از 250 هزار نفر، پيش بيني حداقل يك مكان برايايستگاه متوسط و سه مكان براي ايستگاه كوچك ضروري بوده و به ازاء هر 75هزار نفر جمعيتاضافي، پيش بيني يك ايستگاه كوچك ضروري است .
۴-۷در شهرهاي با جمعيت بيش از 500 هزار نفر، پيش بيني يك ايستگاه متوسط و 6ايستگاه كوچك ضروري است و به ازاء هر 75هزار نفر جمعيت اضافي، پيش بيني يك محل برايايستگاه كوچك ضروري است .
۴-۸در شهرهاي با جمعيت بيش از 750 هزار نفر تا يك ميليون نفر، ضروري است يكمكان براي ايستگاه بزرگ و 2 مكان براي ايستگاه متوسط پيش بيني شود و به ازاء هز يك ايستگاهمتوسط حداكثر 6 ايستگاه كوچك پيش بيني گردد.به ازاء هر 75 هزار نفر جمعيت اضافي، پيش بينييك محل براي ايستگاه كوچك ضروري است.
۴-۹براي شهرهاي با جمعيت بالاي يك ميليون نفر پيش بيني دو ايستگاه بزرگ
آتش نشاني ضروري است و به ازاء هر 500 هزار نفر پيش بيني مكان لازم براي احداث 1 ايستگاهمتوسط و 6 ايستگاه كوچك ضروري است .
۴-۱۰براي شهرهاي بالاي 5/2 ميليون نفر جمعيت، پيش بيني حداقل دو مكان برايايستگاههاي بزرگ ضروري است .
۴-۱۱باتوجه به حداقل مساحت لازم براي احداث ايستگاه آتش نشاني در سه مقياسبزرگ، متوسط و كوچك كه در بخش تعاريف به آن پرداخته شد. سرانه حداقل بميزان 1% متر مربع بايد در نظر گرفته شود.
جهت توسعه شهر
۵-۱در مكانيابي ايستگاههاي جديد ،ضروري است جهت توسعه شهر دقيقاً مد نظرقرار گيد و متناسب با جمعيت پذيري نواحي توسعه در 10 تا 20 سال آتي و تراكمهاي ساختماني مربوطه، ايستگاههاي آتش نشاني مكانيابي گردد.
۵-۲مكان انتخابي براي ايستگاههاي جديد در مناطق توسعه نبايد در نزديكي عواملمحدود كننده توسعه شهر از قبيل باغات، اراضي كشاورزان، كوهها و ارتفاعات قرار گيرد.
۵-۳ در طراحي و مكانيابي ايستگاههاي جديد در مناطق توسعه ضروري الگوي نهاييشهر نيز مد نظر قرار گيرد.
۵-۴درنواحي توسعه شهر، ضروري است ايستگاههادر محوطههاي باز ووسيعيمكانيابي و طراحي گردند تا ضمن تامين امنيت ايستگاهها،تسهيلات پاركينگ و فضاي لازم براينگهداري وسايل خاموشي كننده آتش فراهم گردد.
۵-۵ در طراحي ناحيهها و مناطق شهري ضروري است به ازاء هر ناحيه شهري پيشبيني يك مكان براي ايستگاه متوسط آتش نشاني بعمل آيد.
همجواري وكاربري
۶-۱در تعيين محل ايستگاه ضروري است مسئله نزديكي به كاربريهاي تجاري (مراكزتجاري شهري، منطقهاي وناحيهاي)، پاركينگهاي عمومي وفضاهاي ورزشي(ناحيه ومنطقهاي)،اماكن تاريخي و فرهنگي، مراكز اداري ،صنعتي و تاسيات حمل و نقل وانبارها و سايرمراكز با ميزانخطر بالا مورد توجه قرار گيرد بطوريكه حداكثر ظرف مدت 5 دقيقه گروههاي آتشنشاني بتوانند خود را به محل حادثه برسانند.
۶-۲ در مكانيابي ايستگاههاي آتش نشاني به همجواري با فضاهاي سبز عمومي(پاركهاي ناحيهاي و منطقهاي)، پاركينگ عمومي و فضاهاي ورزشي (ناحيهاي و منطقه اي) تاكيدشود.
۶-۳ از احداث ايستگاههاي آتش نشاني در 500 متري از مراكزي به شرح زير خودداريشود
۶-۳-۱مراكز درماني از قبيل بيمارستانها ودرمانگاها
۶-۳-۲آسايشگاه سالمندان و مراكز روان درماني
۶-۳-۳مراكز پذيرايي وجهانگردي از قبيل هتلها ،مهمانسراها
۶-۳-۴مراكز آموزشي از قبيل مدارس در كليه مقاطع تحصيلي
۶-۳-۵ مراكز جمع آوري زباله
اندازه قطعه زمين
۷-۱مكان انتخابي براي ايستگاه آتش نشاني بايد متناسب با نيازهاي فعلي و آينده شهرباشد.
۷-۲مساحت قطعه تفكيكي در حد استاندارد براي ايستگاههاي كوچك 1500 متر مربعو براي ايستگاههاي متوسط 3000 مترمربع ميباشد.
۷-۳براي مكانيابي ايستگاهها دربافت پر تراكم شهري در صورت لزوم وضرورت،حداقل اندازه قطعه تفكيكي براي ايجاد ايستگاه كوچك نبايد از 1000 متر كمتر باشد.
۷-۴مساحت قطعه تفكيكي در حد استاندارد براي ايستگاههاي بزرگ (مادر) برايشهرهاي با جمعيت بيشتر از 750 هزار نفر بميزان 6000 متر مربع ميباشد.
۷-۵ابعاد قطعات تفكيكي براي ايستگاههاي آتش نشاني بايد به نحوي باشد كه تناسبلازم بين طول و عرض قطعه وجود داشته و حداقل عرض 30، 45 و 60 متر براي ايستگاههايكوچك، متوسط و بزرگ تامين گردد تا بتوان ساختمان را در عقب زمين طراحي نمود و فضاي كافيبراي مانور خودروها، پاركينگ ونيز فضائي مناسب براي فعاليتهاي آموزشي ،تمريني و ورزشيوجود داشته باشد.
منبع: استاندارد شماره ۶۴۳۰ سازمان استاندارد ایران