چشـم زیبای تـو چـون جـام شرابست مرا

مهر و عشقت به دلم عطر و گلابست مرا

خـال زیبای کنار ِلـب ِچـون غـنچه ِتـو

نقـطه اوج بـر اشـعـار ِکـتابـست مرا

مـوج گیسـوی ِبلندت چـو به حـرکت آید

کـشتی عشـق ببین، بـر سـر ِآبـست مرا

گـرمی ِبوســه ِلبـهای ِتـو مدهـوشـم کـرد

این چه رویا و چه پرواز و چه خوابست مرا

چشـم را بـاز کـنم قـامـت ِسـروت بیـنم

چو برقصی تو، دلی پُر تب و تابست مرا

مـن گـرفتار ِکمـند ِخـم ِابـروی ِتـوام

نرهـانـم، که بـدام تـو شـتابست مرا

نیـزه ای در دلـم افـکـند نـگـاه ِمسـتت

که به زخـمش اثر از شَهد و شرابست مرا

قصـه ِعشـق ِتـو بر مـن چـو معمّا باشد

سِـرِّ ِاین راز تو بُگشا، نه جوابست مرا

چـون گُشائی در ِدروازه ِقلبت به دلـم

قبله ام سوی تو گردد که ثوابست مرا

گـر بـه دیـدار مـن آیـی غمـم از دل برود

کـه به شـوق ِقدمـت چشـم پُر آبست مرا

پس بیا تاج سـرم بر سـر من سـایه فکن

زنـدگی بی تو سـراسـر چو سـرابست مرا